«بله، همین‌جا بود. هیلده دوباره شروع به خواندن کرد. با انگشت سبابه‌ی دست راست خود صفحه‌های باقی‌مانده را حس می‌کرد دیگر چیز چندانی نمانده بود.»


هنگامی که جهت نوشتاری متن مبدأ عکس آن در متن مقصد است، یکی از موارد تقریباً بدیهی که ذهن مترجم پیوسته باید متوجه آن باشد و به محض برخورد با آن خودبه‌خود عمل تبدیل را انجام دهد، معکوس کردن جهت راست و چپ متن مبدأ در متن مقصد است. این حالت بیش‌تر در مورد جدول‌ها صدق می‌کند که وقتی مثلاً از انگلیسی به فارسی ترجمه می‌شوند، ستون‌های آن‌ها کاملاً برعکس قرار می‌گیرند: ستون منتهی الیه چپِ متن مبدأ به ستون منتهی الیه راستِ متن مقصد تبدیل می‌شود.

حسن کامشاد دنیای سوفی را به‌روانی ترجمه کرده است. مشخصاً کوشیده است که ساده‌نویسی و ایجاز یوستین گُردِر را در متن فارسی بازآفرینی کند. ولی به قول استاد ابوالحسن نجفی، کسی که نتواند در ترجمه‌ای ایرادی پیدا کند، از بی‌سوادی خودش است! در صفحه‌ی 525 یک اشتباه لُپی صورت گرفته. اگر بازگردیم به جمله‌ای که در اول این مطلب نقل قول شده، یک مشکل منطقی در آن برای خواننده‌ی فارسی‌زبان وجود دارد. اگر خواننده‌ی فارسی‌زبان کتاب را دو دستیْ گشوده در دست گرفته باشد، این انگشت سبابه‌ی دست چپ است که حس می‌کند چیزی به پایان کتاب باقی نمانده.

جمله‌ی اصلی را با ترجمه‌ی آن مقابله کنید:

There, yes. Hilde started reading again. She could feel under her right index finger that there were only a few pages left.